سهمم از یلدا قصه ای از غصه و انار سرخی پر از دلتنگیست
غمهایم بلند ب مانند یلداست
این روزها حرفهایم ب قیمت اشکهایم تمام میشود... نپرسید چه شده زبانم از گفتن کلمه ی
چرارفت عاجزشده...
چ مزه ی بدی گرفته دردهایم بوی نم میدهد از بس باران چشمانم ب رویش زده...
کجایی خدای من... ببین رویای تلخ ماندنم را ببین تنها دلیل بودنم شده مادرم...طاقت دیدن
اشکهایش را ندارم وگرنه مردنم را ب عقب نمی انداختم
میخواهم تمامش کنم ... تو ب سمتم نمی ایی دلم میخواهد من ب سویت بیایم تا بگویم ب چ
اندازه دلم غمگین است...
خدایا رویایی در این گوشه های دنیا فقط حقش را میخواهد حقم را بده من مرگ میخواهم در این
روزها...
دلنوشته ی خودم...رویا
خدایا اینی ک میشکند صدای دلم نیست بغض من است دیگر
چ دلگیرم من از این دل ..دگر قلبی نمیخواهم..
دلنوشته ی خودم R
آهای آدمایی ک مدام میگین دنیا دوروزه آهای اونایی ک هر وقت غمامو دیدین واسه تسکینم
گفتین دنیا دوروزه تموم میشه این روزها...
کجایین ببینین ب شوق فرداهایی پراز شادی چگونه با دردهای امروزم کنار آمده ام...
اما نیست...
نیست...
دنیای من دو روز نیست.....
دنیای من سالهاس با دردهای تکراری ب سالی دیگر ختم میشود...
و چه خوش باورانه سالها در انتظار پایان این دو روز نشسته ام من ...
دلنوشته ی خودمR
مینویسم برای مخاطبی ک پیشم نیست..مخاطبی ک هواسش ب دلنوشته هایم نیست..گناهی ندارد ...
میبخشمش بخاطر نبودنهایش ...
ب امید این مینشینم ک با آمدنش جبران کند تک تک ثانیه هایی ک بی او گذشت..
خوب میدانم می آید ن برای من برای قلبم ک با صدازدنش گوشهایش را خسته از شنیدن کرده..
آنقدر میخوانمت ک بیایی ..این من دیوانه چشم ب راهی دوخته تا که روزی آیی
دلنوشته خودم
دلنوشته ی خودم
چه بگویم... از شکستن هایم.. یا حماقتهایم....
کدامشان را بنویسم برایت... صفحه کم میاورم اگر بخواهم از حماقت هایم بگویم...
حماقت من باعث دل شکستگیمه.. خیالت تخت تورا مقصر نمیدانم گوشهای دلم خیلی زود باورند حتی اگه پینوکیو هم بگوید دوستم دارد دلم باورش میشود..
خدایا چرا جنس دلم انقد بداست چرا میشکند...
خدایا اصلا دل نمیخواهم دگر چون حالا جای دل در سینه تکه های شکسته اش را دارم...
پای روی احساسم نگذارید زخمیتان میکند تکه های شکسته وجودم..
دلنوشته خودم
خوابیدی بدون من بدون فک کردن ب اینکه منتظرت بودم تا شب برام وقت بذاری...نازنینم از چه رنجیدی ک خشمگینی..برایت بد بودم من؟ چه کردم من ک رنجیدی.؟.گل نازم بدون من چ آسون توی رویایی..ولی من بی وجود تو نمیخوابم تولالایی.. دلم بیتاب بیتاب است..وجود خسته بی خواب است..بگو چیزی ک آروم شم..بگو شب خوش عزیز من..نمیدانم چرا سردی..بخواب لالا گل نازم..بخواب لالا بدون من..بخواب عشقم ک بیدارم
.
.
.
نیمه شب چهارشنبه..ی دل بیتاب
حق داری خدا جونم ...میشه بیای آشتی کنی قول میدم فقط عاشق خودت باشم...
امشب وقتی ک خوابمی سر ب خونمون بزن منتظرم تا ک بیای بهت بگم دووووووووووووووووووووووووست دارم